گوشه گزیدنگوشِه گزیدَن کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن، گوشه گرفتن ادامه... کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن، گوشه گرفتن تصویر گوشه گزیدن فرهنگ فارسی عمید
گوشه گزیدن (سَ جُمْ دَ) انعزال. (منتهی الارب). اعتزال. گوشه گرفتن. گوشه گیری کردن ادامه... انعزال. (منتهی الارب). اعتزال. گوشه گرفتن. گوشه گیری کردن لغت نامه دهخدا