جدول جو
جدول جو

معنی گوشه گزیدن - جستجوی لغت در جدول جو

گوشه گزیدن
کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن، گوشه گرفتن
تصویری از گوشه گزیدن
تصویر گوشه گزیدن
فرهنگ فارسی عمید
گوشه گزیدن
(سَ جُمْ دَ)
انعزال. (منتهی الارب). اعتزال. گوشه گرفتن. گوشه گیری کردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوشه گزین
تصویر گوشه گزین
آنکه گوشه گیری کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشه گزینی
تصویر گوشه گزینی
گوشه گیری، گوشه نشینی
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
عزلت گزین و خلوت گزین. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ دَ)
کنایه زدن. به کنایه گفتن. به طعن گفتن. طعن آمیز سخنی ادا کردن. ضمن بیان مطلبی اشارت به مطلب دیگری کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوشه گزین
تصویر گوشه گزین
آنکه گوشه گیری کند عزلت گزین منزوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه گزینی
تصویر گوشه گزینی
گوشه گیری عزلت انزوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه زدن
تصویر گوشه زدن
سخنی طعن آمیز ادا کردن کنایه زدن تعریض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه زدن
تصویر گوشه زدن
((~. زَ دَ))
طعنه و کنایه زدن
فرهنگ فارسی معین
اعتزال، اعتکاف، انزوا، تجرد، تنهایی، عزلت
فرهنگ واژه مترادف متضاد